تحویل اقلام اساسی آسیب دیدگان ناشی از سیل مشهد تاریخ جدیدی در مشهد هم‌زمان با بدرقه باشکوه «شهید جمهور» رقم خورد | تقدیر ویژه فرماندار از عملکرد شهرداری مشهد + فیلم شهردار مشهد مقدس: آبرومندی نظام مقدس جمهوری اسلامی در تشییع میلیونی «شهید جمهور» + فیلم توسعه پایدار و مقابله با بحران آب از مسیر آب‌های خاکستری | نگاهی به گام‌های شهرداری مشهد در مسیر بهره‌گیری از آب‌های خاکستری هوای کلانشهر مشهد امروز پاک است (۵ خرداد ۱۴۰۳) ترافیک سنگین در بزرگراه آزادی، خیابان کوثر و سه‌راه خیام | فوت راکب موتورسیکلت در بزرگراه شهید چراغچی (۵ خرداد ۱۴۰۳) حجت‌الاسلام‌والمسلمین مجید فاطمی‌ارفع مدیر پروژه مسجدمحوری شهرداری مشهدمقدس شد رکوردشکنی مترو در روز تشییع شهید جمهور در مشهد روایتی از اقدامات مدیریت شهری مشهد در روز تشییع شهید جمهور مشاور عالی شهردار مشهد در امور مرتبط با سران قوا منصوب شد + تصویر آیت‌الله خاتمی: شهید رئیسی فرزند ایران بود | دلمان سوخت چرا دیر او را شناختیم مراسم بزرگداشت «شهدای خدمت» در حرم مطهر رضوی برگزار شد + فیلم روایت خبرنگاران خارجی از مراسم تشییع شهید جمهور در مشهد | این سیل مردم واقعی بود + فیلم مشهد در آستانه عبور از تنش آبی تابستان بی احتیاطی راننده مشهدی منجر به فوت یک پاکبان شد (۴ خرداد ۱۴۰۳) مدیریت شهری پای کار خدمت به زائران در مراسم تشییع شهید جمهور جزئیات تعطیلی بوستان‌های مشهد در روز جمعه (۴ خرداد ۱۴۰۳) حضور ۳ میلیونی مردم مشهد در مراسم تشییع پیکر رئیس جمهور خبرنگار لبنانی: حضور مسئولان کشوری در مراسم تشییع شهید جمهور نشان‌دهنده ایران مقتدر است سوگواری ملت در مشهد، در فراق خادم ملت + فیلم پیکر شهید آیت الله رئیسی در دارالسلام حرم امام رضا (ع) آرام گرفت + فیلم
سرخط خبرها

دویدن با« دکتر ماریو» در خیابان حسرت ها

  • کد خبر: ۱۲۱۳۰۴
  • ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۰
دویدن با« دکتر ماریو» در خیابان حسرت ها
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

چند پله را که می رفتی پایین، از همه چیز چربی می چکید. چند میز و صندلی چرک مُرد و چربی گرفته و آدم هایی که از شلوغی خیابانی که من نامش را گذاشته بودم، «خیابان حسرت ها» ،عبور کرده بودند و خودشان را رسانده بودند به کوچه ای پرماجرا. من چیزی از آن کوچه در خاطرم نیست، آن کوچه با تصویری دیگر در ذهنم ثبت شده است.

همه آدم ها از کارمندهای بانک های پرشمار « خیابان حسرت ها»، دست فروش های سراب تا قاب سازها و مهرسازهای کوچه و زائران خسته یا تازه به مشهد رسیده، از سرما و گرما پناه آورده بودند به دو سیخ کوبیده و گوجه و نان تازه سنگکِ کبابی خسروی در کوچه شاهین فر.

کبابی خسروی اگرچه در کوچه شاهین فر بود اما من در خیابان دیگری ثبتش کرده ام، آن خیابان همان خیابان حسرت ها، خیابان سعدی بود با ویترین های پر زرق وبرقی که کشتی گیران و فوتبالیست ها را رنگی و سیاه وسفید نشان می داد و می شد ساعت ها به رنگ های زمین چمن و لباس بازیکنان و شادی تماشاگران خیره شد.

بعدها با آمدن میکرو و سگا و پلی استیشن این حسرت عمیق تر شد. من زمان های زیادی را با «ماریو» در خیابان سعدی قارچ خورده ام یا به قدرت پای «روبرتو کارلوس» در فیفا ۹۹ خیره شده ام، من حتی با «سونیک» در کوچه هایی که سعدی را به مدرس می رساند، دویده ام.

یابان سعدی با دوچرخه فروشی شروع می شد و بعد می شد در «مهتاب» و کتاب فروشی هایش گم شد و عطر پیراشکی فروشی کنار پاساژ را تا شب تحمل کرد، اما این خوشی ها برای کودکان دردناک بود، گناه گریه کودکان دهه شصت و هفتاد مشهدی و حتی کودکان مسافر، بر گردن خیابان سعدی است. این گریه ها همان گریه هایی است که شیخ اجل خودش وصف کرده:

«هر گه که بسوزد جگرم دیده بگرید
وین گریه نه آبیست که آتش بنشاند»

سال هاست هر زمان به بهانه ای راهم می افتد به سعدی گوش تیز می کنم تا آن گریه ها را بشنوم. در کوچه شاهین فر بو می کشم تا عطر کباب کوبیده کودکی را دوباره حس کنم. کوبیده ای که دیگر هیچ زمان طعمش تکرار نشد، طعمی که مطمئن نیستم از ترکیب جادویی آن کبابی بود یا حس خوش بینی کودکانه.

کبابی خسروی مثل آدم های زیادی، سعدی غرق در ال ای دی های غول پیکر، ایکس باکس و پلی استیشن ۵ و ضبط هایی با صدای گوش کرکُن را ندید.

کبابی خسروی ابتدای زوال سلسله کاست ها و آغاز سلطنت سی دی برای همیشه مثل دودی از دودکش کبابی خارج شد و گم شد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->